ليليانليليان، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 24 روز سن داره

شاهزاده مامان و بابا

يک سال پیش در چنين روزي

  امروز 25 شهريور سال 1392 است. دقيقا صبح يک سال پيش يعنی صبح شنبه 25 شهريور 1391 خبر آمد خبری در راه است. اينم مدرکش: http://shahzade.niniweblog.com/post1.php دخترم يک سال پيش در چنين روزي شما حدود 2 ميلي متر قد داشتی و الان حدود 66 سانتی متر. يعنی حدود 330 برابر!! دخترم يک سال پيش در چنين روزی شما حدود 0.5 گرم وزن داشتی و الان حدود 8 کيلوگرم. يعنی حدود 16.000 برابر!! دخترم يک سال پيش در چنين روزی من و مادرت هيچ نداشتيم و اين روزها تو را داريم و هيج نمي خواهيم. دخترم نپرس از من قبل از آن کجا بودی و از کجا آمده ای و آمدنت بهر چه بود. احتمالا جوابی برای اين پرسش هايت نخواهم داشت و اگر هم داشته باشم به درد تو نخواهد...
25 شهريور 1392

واکسن چهار ماهگی

دختر بابا، دیروز رفتیم پیش آقای دکتر و بعد از چکاپ های ماهانه معمول واکسن چهار ماهگیت رو هم زدیم. چنان مظلومانه گریه کردی که قلبم تیر کشید. خوشبختانه خیلی گریه نکردی ولی همون یه ذره هم خیلی بود. بعد از اینکه اومدیم خونه و یه کم حالت بهتر شد یک کار باحال هم میکردی و اون پایی که بهش واکسن رو زده بودیم و درد میکرد رو اصلا تکون نمیدادی ولی اونی یکی پات رو هی میکوبیدی اینور اونور و یه پایی شیطونی میکردی.   دیروز به مامانت هم گفتم از واکسن متنفرم. از هر چیزی که باعث ریختن اشک های تو بشه متنفرم. قلبم تیر می کشد وقتی درد میکشی. وقتی گریه میکنی. وقتی با چشمان پر از اشک نگاهم میکنی. نکن این کار رو با من دخترم. نکن...    ...
17 شهريور 1392
1